در چند روز اخیر خبری از طرف معاونت حقوقی سازمان تامین اجتماعی و برخی نمایندگان مجلس مبنی بر پرداخت ۹۰ هزار میلیارد تومان از دیون دولت به تامین اجتماعی در بودجه سال ۱۴۰۰ در جهت همسانسازی حقوق بازنشستگان مطرح شده و در سطح وسیعی انعکاس پیدا کرده است .
در تاریخ ۱۶ اسفند ۹۹ از بین ۶ خبر اصلی سایت سازمان تامین اجتماعی چهار خبر یعنی نزدیک به ۶۵ درصد حجم خبری کل سازمان تامین اجتماعی به این موضوع اختصاص یافته و نمایندگان محترم مجلس نیز در این زمینه صحبت هایی را بیان فرموده اند، جدا از پروپاگاندا و اعلام خبری این مطلب با توجه به سکوت خبری در خصوص تحلیل فنی موضوع توسط ریاست محترم سازمان، هیئت مدیره محترم، معاونت محترم تخصصی سازمان و قلم به دستان داخل سازمان که همیشه موضوعات این چنینی را تحلیل و نقد می کردند با انبوه سوالات افراد مختلف که خواهان دریافت تحلیل فنی و بیمهای موضوع هستند در فضای مجازی و غیر مجازی مواجه هستم.
در گذشته و در زمانی که سازمان دچار بحران نقدینگی می شد این امیدواری وجود داشت که منابع سازمان در اختیار دولت می تواند به عنوان سرمایه ای بزرگ در جهت سرمایه گذاری های جدید و کمک به روند نقدینگی جاری سازمان از محل سود این سرمایه گزاری ها موثر باشد و از بحران و فروپاشی سازمان جلوگیری کند حال علت این که فروش فرش زیر پا و این اموال برای گذراندن وضعیت جاری سازمان اینقدر موجب شور و شعف در بین اعضای اعلام کننده این خبر شده است را نمیدانم .
آیا این طرح و به این روش می تواند باعث رونق سفره بازنشستگان عزیز شود یا خیر؟ در اینجا به عنوان کارشناس متخصص سازمان تامین اجتماعی نظرات خود را در خصوص اجرای همسانسازی با این مدل اعلام خواهم کرد.
افزایش این چنینی و در این حد حقوق بازنشستگان در کنار تورم ۴۰ درصد و بیشتر از آن به هیچ عنوان نمی تواند باعث رونق اساسی و پایدار سفره آنان شود و شیرینی این افزایش بیشتر از یکی دو ماه به طول نخواهد انجامید و اگر قرار بود که همسان سازی با این مبالغ جزئی و کم و آن هم با فروش فرش زیر پا انجام شود طبیعی است که سالها قبل انجام شده بود و آن هم در زمانی که نرخ تورم تا این حد بالا نبود انتظار میرفت با اجرای همسان سازی تحولی مثبت ،اساسی و بنیادی در سفره بازنشستگان ایجاد شود و آن هم با استفاده از منابع دولتی و همان منابعی که برای بازنشستگان محترم کشوری و لشکری اختصاص داده میشود و نه از جیب سازمان و از جیب کارگران و کارفرمایان.
به نظر می رسد راه چاره خیلی ساده باشد و از آنجا که تورم های ۴۰ درصدی و بالاتر توسط دولتها به سفره بازنشستگان تحمیل می شود بایستی متناسب سازی هر ساله با توجه به نرخ تورم افزایش و پرداخت گردد بدیهی است که در این صورت افزایش حداقل سالیانه که توسط شورای عالی کار تعیین می گردد، از محل منابع سازمان و توسط سازمان پرداخت و مابهالتفاوت آن تا نرخ تورم را دولت بایستی از محل منابعی که به بازنشستگان محترم کشوری و لشکری پرداخت میکند به بازنشستگان تامین اجتماعی پرداخت نماید .
به بازنشستگان محترمی که در پی آنند تا ببینند تاثیر خبر ارائه شده بر سفره آنان چگونه خواهد بود بایستی عرض کنم که فعلاً در سطح کمیسیونهای مجلس این موضوع به تصویب رسیده و سپس بایستی در صحن علنی مجلس به تصویب برسد آنگاه به تصویب شورای نگهبان رسیده و بعد از آن دولت در سال ۱۴۰۰ اموال و داراییهای خود را به فروش رسانده و از محل فروش
آنها و در صورت پیدا شدن خریدار برای خرید آنها، این مبلغ را در اختیار سازمان تامین اجتماعی قرار دهد ، همینجا ذکر این نکته ضروری است که با توجه به انتخابات پیش رو در سال ۱۴۰۰ و انتقال قدرت به دولت بعدی این به معنای تحمیل هزینه به دولت بعدی می باشد و سابقه و تجربه سازمانی نشان میدهد که دولت های جدید در طول زمان هیچ گاه به تعهدات دولت قبلی در قبال سازمان تامین اجتماعی اقدام نکردهاند و نمونه بارز آن تصویب و واگذاری معادن شماره 2 و3 گل گهر در پایان دولت دهم به سازمان و وتوی آن توسط دولت یازدهم می باشد که از یاد ها نرفته است، پس بازنشستگان عزیز منتظر آن نباشند که در کوتاه مدت این موضوع و این خبر باعث رونق در سفره آنان شود بلکه بایستی دعا نمایند تا بعد از طی کردن هفت خانی که برای آن نام بردیم حداقل دولت بعد قادر به تامین و اجرای این موضوع بوده و آنگاه منتظر تغییراتی در رونق سفره خود باشند .
آن چیزی که می تواند در کوتاه مدت باعث رونق سفره این عزیزان باشد ، در صورت داشتن صداقت در نمایندگان محترم مجلس این است که نمایندگان محترم در حال حاضر و همین الان منابع این طرح را به منابعی که دولت برای بازنشستگان محترم کشوری و لشکری تعیین نموده است پیوند زده و با این کار از ابتدای سال ۱۴۰۰ و در همین دولت این طرح اجرایی و باعث تغییرات اساسی در سفره بازنشستگان تامین اجتماعی شود ، در پایان به عنوان کارشناس متخصص امور تامین اجتماعی در کشور و با الهام از تجربیات فراوان گذشته اعلام می کنم این طرح شاید برای از بین بردن و بی اثر کردن اعتراضات بازنشستگان مفید باشد ولی برای آنان حداقل در کوتاه مدت آورده ای نخواهد داشت.
2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
سلام جناب زدا
بنده نیز به عنوان کارشناس استخوان خورد کرده در سازمان با نظر شما همسو میباشم و مطمئنم این افزایش که دل خوش کن بازنشسته ها میباشد موقت برای یک یا دو ماه کار آمد هست ولی در دراز مدت خیر در ثانی چرا از جیب خود سازمان بذل و بخشش میکنید آقایان آیا نمیدانید تیشه بر ریشه تنها صندوق نسبتا پایدار این مملکت میزنید هیچ کدام از تصمیم گیرندگان و مجریان و هسته مدیریتی سازمان دل به این سازمان ندارند و دلسوز این مجتمع نیستند علیایحال کسانی را که انتسابی مدیر بفرمایند و نه اکتسابی هیچگاه دلسوز نخواهند بود یادم نمیرود شما را در شعبه ۲ مشهد سال ۷۰ یا ۷۱ ملاقات کردم بنده درآمد چناران را راه اندازی کردم شما پرونده و صورت وضعیت های تک تک پیمانکاران را کنترل میکردین و ریال به ریال حق بیمه دریافتی را با زحمت به دست میآوردیم و حالا وا آصف ها …. با سپاس سیروس بهروز
سلام و عرض ادب . تقدیر و تشکر از جنابعالی بخاطر مشارکت در بحث و همچنین نگاه بلند شما به مسائل جاری سازمان . ضمنا یاد ایام خوش بخیر